نویسنده: ژیلا محمدى شیر مرد
قرن ها است اندیشه بشر بر روى کاغذ نقش بسته است و اسناد و مدارک مربوط به هویت انسانى و مایملک انسان از طریق کاغذ و نوشته هاى بر روى آن است که دست به دست مى چرخد. اگر ما امروز مى توانیم بسیار از دیروز بدانیم به سبب پدیده «کاغذ» است.
حتى با وجود پدیده ها و رسانه هایى مثل تلویزیون، ماهواره، اینترنت و… هنوز که هنوز است کاغذ در ارتباطات بشرى حرف اول را مى زند. کاغذ شاید یک ابزار ساده به نظر آید ولى واقعیت این است که صفحه سفیدى است که همچون لوح سفید وجود انسانى هر نوشته اى را مى تواند بر خود حک کند و صنعت چاپ با استفاده از کاغذ توانست دست به تکثیر اندیشه بشرى بزند.
در این گزارش قصد بررسى صنعت چاپ نیست. چرا که «چاپ» بحثى جداگانه را مى طلبد. کاغذ به عنوان کشف بزرگ بشرى همواره تأثیر به سزایى در فرهنگ و اقتصاد جوامع داشته است.
کاغذ و پیشینه آن
بشر قبل از پیدایش زبان ابتدا با کندن غارها هم گرایش خود به نوشتن و تصویر کردن را نشان داد و هم نیاز به خلق زبان. بعد از دوره غارنشینى و با به وجود آمدن زبان، قالب هاى خشتى به اصطلاح نخستین کاغذى بودند که بشر اقدام به نوشتن بر روى آنها کرد و حتى فرامین شاهان عهد کهن بر روى قالب هاى خشتى نوشته مى شد. پس از قالب هاى خشتى هم چرم حاصل از پوست حیوانات وسیله اى براى نوشتن شد تا این که کاغذ به وجود آمد.
کاغذ ورقه نازک هموارى است که معمولاً از الیاف گیاهى ساخته مى شود و براى نوشتن و چاپ کردن به کار مى رود. البته موارد استعمال دیگرى هم دارد. کلمه کاغذ از زبان سانسکریت وارد زبان فارسى شده است و لفظ اروپایى براى کاغذ از کلمه «پاپیروس» یونانى است.
اولین ملتى که در جهان موفق به اختراع کاغذ شد چینى ها بودند، در سال ۱۰۵ بعد از میلاد شخصى به نام «تاسى لون» موفق به اختراع کاغذ شد و حدود سال ۶۱۰ م به ژاپن و ۷۵۱ م به سمرقند راه یافت. در اواسط قرن دوم هجرى کاغذ از سمرقند به بلاد اسلامى رسید.
مى گویند: «فضل ابن یحیى برمکى» نخستین کسى بود که در بغداد کارخانه کاغذسازى دایر کرد. در قرن چهار هـ .ق کاغذسازى در بغداد رواج یافت. «ابن الندیم» از شش نوع کاغذ که در آن زمان معروف بود نام مى برد و مى گوید: کتاب را از کاغذ خراسانى مى ساختند، در خراسان مردم براى ساختن کاغذ از پنبه و مواد نباتى استفاده مى کردند. مهمترین کاغذهایى که توسط مسلمانان ساخته شد .کاغذ «سلیمانى»، «طلعى»، «نوحى»، «فرعونى»، «جعفرى»، «طاهرى»، «مامونى»، «منصورى»، «چینى» و «هانى» بود.
حدود یک قرن تولید کاغذ به روش دستى بود و در سال ۱۷۹۹ میلادى و حدود ۱۲۱۴ هـ .ق یک جوان فرانسوى به نام «لونى دوبرت» ماشین کوچکى ساخت که کاغذ تهیه مى کرد. به موجب نوشته «گوستاولوبن» در کتاب تمدن اسلام و عرب اختراع کاغذ از پنبه و پارچه کهنه از ابتکار مسلمانان است.
بخش عمده کاغذ جهان از مغز چوب به دست مى آید. جسم کاغذ الیاف به هم آمیخته «سلولز» است.از مشهورترین شهرهاى ایران که در کاغذسازى شهرت داشته خونا یا خونج است که در زمان یاقوت به کاغذ کنان معروف بوده است.
کاغذ از زمان اختراع آن تا امروز قابل اعتمادترین وسیله انتقال اندیشه بشر بوده است و نقش مهمى در جمع آورى و ذخیره اطلاعات و دانش بشر دارد. از این رو با پیدایش مرکب و صنعت چاپ و موادرنگى این اندیشه بشرى با ابزارى نوین درآمیخت. در تاریخ آمده است که انوشیروان شاه ساسانى نامه اى به پادشاهان هند نوشت که روى برگ درخت نوشته شده بود و مسعودى مورخ مشهور نیز به آن اشاره کرده است و ظاهراً از همان برگ هایى بوده که ابوریحان بیرونى در کتاب «تحقیق ماللهند» به آن اشاره نموده است. از معروف ترین کاغذهاى سده ۱۲ و ۱۳ هـ.ق کاغذهاى «خان بالیغ»، «ختایى»، «سمرقندى»، «عادل شاهى»، «ترمه اى»، «کشمیرى» و «فرنگى» بوده است.
امروزه کشورهاى سوئیس، آلمان و ژاپن در ساخت کاغذ مقدم بر کشورهاى دیگرند و انواع و اقسام کاغذهاى سفید و رنگى را تولید مى کنند.
تاریخچه کاغذ در ایران
آنچه از مدارک و مستندات تاریخى برمى آید، این است که صنعت کاغذسازى از قرن هفتم هجرى به بعد در ایران وجود داشته و گسترش یافته است. اولین کارخانه کاغذ سازى قبل از جنگ دوم جهانى تأسیس شد، اما موفق نبود. حدود پنجاه و چند سال پیش کارخانه دست دومى از خارج وارد شد و در کرج نصب گردید، اما تبدیل به مقواسازى شد. در سال ۱۳۲۶ هجرى شمسى شرکتى با سرمایه گذارى چند تن از جمله «حسن على حکمت»، «دکتر صلح دست» و «ژرژ عیسانیان» تأسیس شد که خوراک آن کاغذهاى باطله ادارات و سازمان ها و منطقه آن ورامین بود، اما بعد از ملى شدن صنعت نفت این تلاش ناموفق ماند.
در سال ۱۳۴۴ اولین کارخانه کاغذسازى در هفت تپه خوزستان ایجاد شد و در ۱۳۴۶ شرکت کاغذ پارس تأسیس شد. به هر حال انسان هاى کشورهاى مختلف مخصوصاً آنها که زمینه هاى تمدن را در خود داشته اند با سرعت به استقبال پدیده کاغذ رفته و با تأسیس کارخانه و شهرک هایى براى تولید کاغذ سال ها تلاش مى کنند تا شاید در صنعت تولید کاغذ به خودکفایى برسند، اما با تمام این تلاش ها تنها معدودى از کشورهاى جهان توان رسیدن به خودکفایى در کاغذ را پیدا کرده اند. کارخانجات کاغذسازى با نیازى که به خمیر کاغذ حاصل از چوب درختان دارد، کشورهاى زیادى را با مشکل کاغذ روبه رو مى کند. ولى آیا واقعاً تنها چوب است که مى تواند در تولید کاغذ کشور را یارى دهد .
کارشناسان مى گویند براى تولید هر تن خمیر کاغذ سفید از چوب، سه تن یا شش متر مکعب چوب جنگلى و یا حدود هفت تن «باگاس» نیاز است. تولید کاغذ با «چوب» یا «باگاس» !
یک کارشناس در این باره مى گوید: در صورت عدم استفاده از ۱/۶ میلیون تن باگاس باید حدود یک میلیون و ۲۷۰ هزار مترمکعب چوب مصرف شود که این مقدار چوب معادل رویش سالانه ۴۵۷ هزار هکتار جنگل است.
هزینه تأمین مواد اولیه مورد نیاز براى تولید یک تن خمیرکاغذ از تنه درختان یک میلیون و ۲۰۰ هزار ریال و از باگاس نیشکر فقط ۱۴۰ هزار ریال است. جالب اینکه آزاد کردن باگاس که زباله نیشکر است براى محیط زیست مضر بوده و تبدیل آن به کاغذ نوعى سود دو طرفه محسوب مى شود.
این در حالى است که مصرف بى رویه درختان جنگلى بویژه در مناطق شمالى کشور براى تهیه خمیر کاغذ، مى تواند اکوسیستم جنگلى این مناطق کشور را در معرض آسیب جدى و حتى نابودى قرار دهد.
بازیافت کاغذهاى باطله
روزانه فقط در شهر تهران ۴۵۰ تن کاغذ و مقواى ضایعاتى تولید شده توسط مردم دور ریخته مى شود، در حالى که برخى از کشورهاى همسایه با جمع آورى این کاغذها مجدداً آن را بازیافت و به خود ما مى فروشند.
در این میان نکته اساسى که باید در آموزش هاى مدارس و نهادها مورد توجه قرار گیرد، ترغیب مردم به صرفه جویى در کاغذ است؛ صرفه جویى که بى شک هم به اقتصاد کشور و هم به اقتصاد عمومى و فردى مردم کمک مى کند. عدم صرفه جویى در مصرف کاغذ موجبات تزلزل اقتصادى را فراهم مى کند. جبر دولت براى واردات کاغذ بخش بالایى از بودجه ارزى کشور را صرف وارداتى مى کند که مى توان به سادگى بودجه آن را کاهش داد. متأسفانه با تمام تبلیغات صورت گرفته هنوز که هنوز است بحث صرفه جویى نتوانسته در فرهنگ زیست محیطى مردم جایگاه خود را پیدا کند.
برخورد مردم با «کاغذ» به عنوان پدیده اى دور ریختنى و بلااستفاده شونده است. مردم همین که در نوشته اى بر روى کاغذ اشتباهى صورت مى دهد، آن کاغذ را فاقد ارزش دانسته و به سطل زباله مى اندازند.
از گذشته هاى دور در فرهنگ کشور ما توجه به نان و جمع آورى ضایعات نان و نان خشک براى گاودارى و خوراک دام وجود داشته است. احترام و ارزشى که مردم همواره براى ضایعات نان قائل هستند و به هیچ عنوان نان کهنه غیرقابل مصرف را به همراه زباله هاى دورریختنى بیرون نمى ریزند در مورد کاغذ مصداق پیدا نکرده است. اکثر خانواده ها در کنار کیسه زباله شبانه خود، کیسه اى جداگانه را به نان خشک اختصاص مى دهند، گرچه کاغذ از نظر اهمیت به پاى نان نمى رسد ولى متأسفانه کاغذ همواره جایگاه مجزایى در تفکیک زباله هاى منازل نیافته و در لابه لاى قوطى هاى کنسرو و پوست هاى میوه از دست مى رود. نکته مهم این است که باید در کنار سطل هاى آشغال خانواده سطلى تمیز در اتاق ها وجود داشته باشد که تنها و تنها به کاغذ اختصاص پیدا کند.
در صورت عدم توجه به صرفه جویى کاغذ لااقل باید فرهنگى در بین مردم شکل بگیرد که در آن فرهنگ، مردم ضمن آشنایى با بحث بازیافت کاغذها، بدانند کاغذ تنها در صورتى که قابل نوشتن باشد، ارزشمند نیست و مى توان ضایعات آن را نیز دوباره طى مراحل بازیافتى به کاغذ تازه تبدیل کرد.